جدول جو
جدول جو

معنی تیر شهاب - جستجوی لغت در جدول جو

تیر شهاب
(رِ شِ / شَ)
درخش هایی که به شب در آسمان از سویی به سویی شوند همچو تیر پران:
دوش چو سلطان چرخ تافت به مغرب عنان
گشت ز تیر شهاب روی هوا پرسنان.
خاقانی.
بود چو در درع ابر لمعۀ شمشیر برق
بر زره کهکشان آتش تیر شهاب.
سیف اسفرنگ.
رجوع به شهاب شود
لغت نامه دهخدا
تیر شهاب
شخانه نیزک شمله دخ
تصویری از تیر شهاب
تصویر تیر شهاب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی از دهستان هریس است که در بخش مرکزی شهرستان سراب واقع است و 140 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا